درود فراوان
مطالب شما را در وبلاگ ديدم, قلم بسيار بسيار خوبي داريد. اميدوارم از اين نعمت خدادادي بتوايند به خوبي استفاده کنيد.
از روستاهاي بسياري نام برده بوديد مي خواستم بدانم در مورد روستاي هرتکه ياد و خاطره اي داريد؟
باز هم سپاس گزارم

خانم قلوزي از زحمات و خلاقيتتنو بابت اين وبلاگ زيبا با نهايت احترام کمال سپاسگزاري دارم.
اولين وبلاگ نوستالژيک و خاطره انگيز از بيلوار سرزمين خاطرات رنگارنگ و زشت و زيبا و خوب و بد کودکميان؛ اجداد و پدران و مادرانمان.

تابستان هاي خسته کننده که همش ......
زمستان همش مدرسه و ......
بر خلاف امروز که پسران و دختران بيلواري دست به سياه و سفيد نمي زنند. همه مدرن شدند( ظاهرا) اما عملا.....
اون وقتا بچه هاي( پسران مدرسه اي) به روستاهاي هم مي رفتند و با هم فوتبال بازي مي کردند. الان فکر نکنم اينجور باشه.
کلا صفا و صميميت از روستاها گرفته شده. مردم غريبه تر شدند. از شو نشيني ها کم شده. ماديات بر معنويات غلبه کرده. همه دنبال پول هستند( البته به خودي خود بد نيست)؛ ولي.....

سلام خانم
چه عالي است که درباره زبان و فرهنگ کردها که قديمي ترين ساکنان ايران بوده اند مي نويسيد. درباره روستاي قلعه شاخان نوشته بوديد که بنده در ايام سربازي دوستي داشتم و مال همين روستا و فاميلي اش هم قلعه شاخاني بود. با ذيدن مطلب شما ياد ايشان افتادم
با آروزي موفقيت براي شما و ساکنان شريف آن خطه

ممنون. به ما هم سر بزنيد، خوشحال ميشيم. موفق باشيد